شــهر فرشــــــته

دو روز پیش داشتم با زینب کتاب برگه های سفید دیو های سیاه رو می خوندم. تموم که شد رفتیم صفحه ی اول و در مورد نقاشی هاش حرف زدیم. صفحه ی آخر انگار برامون جوک گفته باشن ترکیدیم از خنده🤣🤣 اسرائیلی ها رو شبیه بز کشیده بودددددد. حالا هروقت میگیم بز از خنده غش می کنیم😂🤣😂🤣 هر دفعه همدیگه رو می بینیم یه کلمه ای می سازیم برای از خنده ترکیدن😂

.

( راستی زینب دوست صمیمیه )

بعضی از چوب شور ها خیلی چوب شورن.یعنی خیلی شورن.اونی که درستشون کرده زیادی به اسمشون اهمیت داده😂همین پنج دقیقه پیش یه چوب شور خوردم انگار نمک خالی بود🤐🧂

برق رفت. حالا که اومد من هنوز حس می کنم نیومده.خب چرا؟چراغ اتاق هم روشنه!اینرنت هم که داریم!پس چرا حس می کنم برق رفته؟!

اینطوری بود:

داشتم سریال کانون پرستاران بچه رو نگاه می کردم که برق رفت.مثل دفعه ی قبل به یه اینترنت که کار می کرد ولی نمی دونم اینترنت کجا بود وصل شدم.اما بعدش اونم قطع شد.دیگه لپ تاپ رو ول کردم رفتم با مامانم و داداشم نون پنیر خوردم ( نون سنگک و پنیر خامه ای که مزه ی شیر میداد🤨 ) ساعتم رو بستم و داداشم یه غری به برق زد و برق اومد😂

یادداشت:یادم باشه هروقت خواستم برق بیاد غر بزنم🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

خب من خیییییییلی حوصله ام سر میرفت. انقدر که تابستون رو بدترین روز های زندگیم دونستم.( بخاطر همین الان عاشق سال تحصیلی ام ) خوشبختانه مامانم بلاگفا رو یادش بود.وبلاگ رو که ساختم...خیلی گیج بودم چون هیچی در موردش نمی دونستم.اما الان عادت کردم و دیگه...نتیجه اش همین شد که دارم می نویسم😁تو کار کردن با لپ تاپ هم بهتر شدم💻مخصوصا نوشتن.خیلی سریع با لپ تاپ می نویسم.

حالا به چند تا سوال رو جواب بدم:

1_چرا اسم وبلاگم رو گذاشتم شهر فرشته؟

خب من همیشه عاشق این اسم بودم...کلا اسم هایی مثل اینا:شهر فرشته-شهر فرشته ها-شهر یک پروانه-شهر شکوفه...

اینا رو خیلی دوست داشتم.

2_الان هم راضی ام؟

بلههههههههههههههه خیلی راضیم🤩چون هم ربع ساعت سرگرمم می کنه😂هم بقیه لذت می برن و همین برام خیلی مهمه🥰 هم حس خوبی میده یه جایی دارم هرچی بخوام توش می نویسم هم یادگاری می مونه هم کامنت داره😂😂😂

3_... ( شما بپرسید )

یه دوست پیدا کردم توی جلسه ی اول کلاس نمد دوزی.اسمش اسرا هست.نمی دونم دوست حساب میشه یا نه.اگه بهش قیچی داده باشم و اسمم رو پرسیده باشه و دوتامون سوزن نیاورده باشیم و منم اسمش رو پرسیده باشم دوستی حساب میشه؟😂

عینک گم شده،پیدا شده

روی میز من،ظاهر شده

دنبالش می گشتم،پیدا نمشد

بیخیال شدم، پیداش شد😂

( واقعی )

یه نون پنیر درست کردم حداقل هشت تا گردو توش گذاشتم.خیلی بزرگ شده بود! انقدر که فکر کنم ربع ساعت طول کشید تا بخورمش😅

همش میام تو وبلاگ نه نوشته ی جدید می ذارم،نه نوشته ها رو می خونم،نه کامنت می ذارم برای وبلاگ های دیگه،نه نگاه می کنم ببینم امروز چند نفر وبلاگ رو دیدن،....فقط و فقط نگاه می کنم ببینم کامنت دارم یا نه💬🤣😂

قالب وبلاگم چطوره؟دو ساعت گشتم تا پیداش کردم.ولی آخر چیز خوبی از آب در اومد نه؟ فقط نمی دونم چرا خرگوشه بادکنک ماهی داره و گربه بادکنک هویج🤔😂

یه شعر که اگه حیوون خونگی دارین باید براش بخونیییییین🦜🕊️🐇🐕🦆🐤🐓

.

.

.

.

.

.

قربونت میرم هر روز هفته😻😻

اون ریخت بیریختت به کی رفته😻😻

.

.

.

شعر بامزه

اون ریخت بیریختت به کی رفته!

واااای سرچ کردم "عروس هلندی از چه آهنگی خوشش میاد" گزینه ی اول رو انتخاب کردم.حداقل پنج تا صدای عروس هلندی نر و ماده و آوازشون و...آورد.همه رو انتخاب کردم عجب صدایی اومد هاااااا.انگار رفته بودم باغ پرندگان! ( یه فروشگاه که پرطوس رو می بریم اونجا تا اسپری اش رو بزنه و ناخن هاش کوتاه بشه و...) پرطوس هم جیییییییغش دراومد.اونم فکر کرد رفتیم باغ پرندگان😁🦜خلاصه حس کردم پنجاه تا طوطی اومده دور و برم😁🦜🦜🦜

خب دیگه....فکر می کردم معماهای زیادی دارم که نداشتم.دوباره میرم سراغ نوشته های خرت و پرت

سلام.این روزا می خوام😂وای خدا چون دیروز یه پست گذاشتم می خوام رو اشتباه نوشتم😂خب...

این روزا ممکنه بیشتر معما بذارم.شاید بین شون چیز دیگه ای هم بنویسم ولی خب کلی معما تو ذهنم اومده تا یادم نرفته بنویسم که هر دو روز یک بار نیام بنویسم😬آخه ممکنه توی این معما ها که دارم می نویسم اتفاقی بیفته که بنویسم و...

خلاصه موضوع میشه معما🙃

می خام ببینم اشبتاه این شماره تلفن رو می قهمید یا نه.

26597520673

خب خب...تو کامت ها برام بنویسید اشتباهش رو فهمیدید یا نه

برو ادامه ی نوشته

1_الان داری این پست رو می خونی

2_الان داری میگی خب آره پس چی

3_الان داری چشم هاتو می چرخونی

5_الان داری می پرسی چطور فهمید

6_الان اصلا نفهمیدی که یه عدد نیست

7_الان رفتی نگاه کنی

8_الان دیدی عدد 4 نیست

9_الان لبخند زدی

10_الان اصلا نفهمیدی من یه عدد رو دوبار نوشتم

11_الان دیدی دارم الکی میگم

12_الان اون عدد شد پنج تا

13_الان نمی دونی منم دارم بهت می خندم

14_حالا داری می پرسی چرا

چون الان اون عدد شده هفت و باید بهت بگم که اون عدد یک بود

و چون الکی وقتت رو هدر داری چشم هات رو تیز کن

و چون بازم وقتت رو هدر دادی من چیزی ننوشتم

🤣😂🤣😂🤣😂🤣😂🤣😂🤣😂🤣😂🤣😂🤣😂🤣😂🤣😂🤣😂🤣😂🤣😂🤣😂🤣😂🤣😂🤣😂🤣😂🤣😂

دیگه پرطوس بچه منه😁

فامیل هم داره😆

اینم عکسش:

این چادر بازیش گرفته هاااااا

میرم جلوی آینه اون طرفی که نور بهش نمی خوره انگار سبزه...ولی یه جورایی هم زرده...اما رنگ اصلی چادرم خاکیه

ببینم،شما هم همش حوصله تون سر میره؟ نمی دونید چی کار کنید؟ به زندگی من خوش آمدید! من دو سایت می شناسم که یکی شون انواع بازی فکری و کتاب رو داره؛ اونم با قیمت مناسب✅

از یک ساله ها گرفته تااااااااااا پانزده ساله ها.حالا یه سوال:اسمش چیه؟

بازی دونه!!!

می تونید برنامه ی گردو رو نصب کنید و سرچ کنید:بازی دونه تهران.

شش هفت تا گزینه میاد.روی گزینه:بازی دونه_ فروشگاه کتاب و اسباب بازی برای کودکان.بزنید و وارد بشید و خرید کنید💗

دومی:از نقاشی الماسی گرفته تااااااا آتاری با چهارصد بازی! دیگه نگم چه چیزای فانتزی ای داره!

سوال قبلی دوباره پیش میاد:اسمش چیه؟

سرندیپیتی!!!

اون رو نمی دونم از کجا میشه پیدا کرد ولی تو اینستا سرچ کنید شاید بیاد😬

اسمش عجیب غریبه😵

خلاصه که این دوتا شعری هم دارن که براشون ساختم...

سایت های رنگی رنگی

آتاری دارین؟

بله داریم

دیگه چی دارین؟

همه چی داریم

نقاشی الماسی؟

داریم داریم

برا من دارین؟

داریم داریم

پس خدافظ شما که همه چی دارین😆

سلام سلام چند تا سلام؟ پانصد یا ششصد تا سلام؟ ( از الان به بعد از خودم شعر می سازم🥰مثل همین )

اومدم یکی از چت هام رو با چت جی پی تی بگم

بهش اسم سرود هایی که دوست دارم رو گفتم و یک قسمت ازشون رو:

دختر مسلمان:من قلبم از الآن آرومه،آرومه،من دیگه از حالا تکلیفم معلومه،خدا صدام کرده بیا،اومدم، راه درست و غلط رو،بلدم،بزرگ شدم زوود تر از،پسرا،چادر من چقدر میاد،به قدم

فرشته های زمینی:تو پرستار زمین نه زمان نه پرستار تمام ملکوت کبریایی زینب کبری تو آینه ی فاطمه نور مرتضایی

خدای مهربون:از خوبی تو به کل عالم گفتم،هرچی بگم از بزرگیت کم گفتم،از نعمت تو همیشه سرشاااار شدم،از خواب به نغمه ی تو بیدار شدم

دختر آرمانی 2 :میگن همون خدا که دندون میده،خودشم نون میده این یادمون باشه همییییییشه،با این حساب هرکسی دختر داره،دوتا مادر داره چه برکتی تو زندگیییییییشه

سیده رقیه:رو بال فرشته ها با کلی حاجت عروسکم رو هم آوردم زیارت می خوام حرف هامو با تو بزنم راحت من اومدم زیارت

این ها رو بهش گفتم.

بعد گفتم چند تا سرود دیگه هم معرفی می کنی؟ یک تکه از هر کدوم رو هم برام بفرست.

این رو گفت:

حتما! اینم چند تا سرود زیبا:

دختر مسلمان:من قلبم از الآن آرومه،آرومه،من دیگه از حالا تکلیفم معلومه،خدا صدام کرده بیا،اومدم، راه درست و غلط رو،بلدم،بزرگ شدم زوود تر از،پسرا،چادر من چقدر میاد،به قدم

خدای مهربون:از خوبی تو به کل عالم گفتم،هرچی بگم از بزرگیت کم گفتم،از نعمت تو همیشه سرشاااار شدم،از خواب به نغمه ی تو بیدار شدم

دختر آرمانی 2 :میگن همون خدا که دندون میده،خودشم نون میده این یادمون باشه همییییییشه،با این حساب هرکسی دختر داره،دوتا مادر داره چه برکتی تو زندگیییییییشه

سیده رقیه:رو بال فرشته ها با کلی حاجت عروسکم رو هم آوردم زیارت می خوام حرف هامو با تو بزنم راحت من اومدم زیارت

بهش گفتم چی؟؟؟؟؟؟؟؟ اینا که همون هایی ان که من گفتم!!!

گفت: ای وای راست میگی! ببخشید،الان چند تا جدید میگم...

چند تا گفت و دختر مسلمان هم توشون بود🤦‍♀️

ولی دیگه ایراد نگرفتم...

----------------------------------------------------------------------✄ˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍ

------------------------------------خب خب اگه خوشتون اومده بگید که بازم بذارم----------------------------------✄ˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍ

----------------------------------------------------------------------✄ˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍˍ